نگاهی دیگر
:: سه شنبه 88/2/22
:: 3:42 عصر
خیام(2)
لطفأ از خیام 1 شروع کنید
عمرت چو دو صد بود چه سیصد چه هزار// زین کهنه سرا برون برندت نا چار// گر پادشهی وگر گدای بازار// این هر دو بیک نرخ بود آخر کار.
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست// بی باده ارغوان نمی بایست زیست// این سبزه که امروز تماشاگه ماست // تا سبزه ما باز تماشاگه کیست!
طلوع زندگی وی در 28 اردیبهشت 427 خورشیدی برابر با 18 مه 1048 میلادی در نیشابور و غروبش در سال 510 خورشیدی برابر با 1131 میلادی در نیشابور بوقوع پیوست.
در مقام علمی وی باید گفت نظامی عروضی سمر قندی او را "حجت الحق" و ابولفضل بیهقی او را "امام عصر خود" لقب دادند.
خیام رساله (فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله) را به زبان عربی تالیف و تقدیم خواجه نظام الملک میکند-و به دعوت سلطان جلال الدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان میرود تا سرپرستی رصد خانه اصفهان را بعهده بگیرد.18 سالی آنجا بوده و آثار علمی زیادی را تالیف کرده که در انتها خواهد آمد..
جالب آنکه رباعیات خیام در زمان حیاتش به دلیل تعصبات مردم مخفی بوده و پس از مرگش منتشر گردید.
البته نام اصلی وی از آثاری مستند و قدیمی که بجا مانده خیامی بوده که بعد ها خیام ثبت گردیده.گفته شده شغل اجداد وی خیمه دوزی بوده که در لغت نیز خیام به معنی خیمه دوز میباشد ولی وی خیمه های حکمت میدوخت:خیام که خیمه های حکمت میدوخت//در کوره غم فتاد ناگاه بسوخت.
ضمنأ سه(3) خیام دیگر هم وجود داشته اند(1-خیام بخارایی 2- عمر ابن محمد خیام استر آبادی 3- عبدالله محمد خیام ).
شاید رخنه ای که به نظر عده ای در رباعیات خیام شده است و بعضی از رباعیات که از استحکام و زیبایی ظاهری و باطنی کمتری برخوردارند از دیگر خیام ها بوده که تحت الشعاع شهرت خیام نیشابوری بوی منصوب گردیده.
بقول صادق هدایت:"هر کسی می خوارگی کرده است و رباعی ای گفته از ترس تکفیر آن را به خیام نسبت داده و بعضی به عمد تغییر داده اند تا آن را به مسلک تصوف نزدیک کنند."
در مورد شخصیت خیام و جهان بینی وی حرف و حدیث بسیار است.گروهی وی را به زندقه همراه با بد بینی و شک و فرصت جویی و عشرت طلبی و گفر و الحاد متهم کرده اند(بر داشت ظاهری از رباعیات) مثلا در کتاب المعجم شمس قیس از هیچ بد گویی نسبت به رباعیات فروگذاری نشده حتی در تبلیغ چنین فضایی پدر و مادر بزرگها راجع به خیام و رباعیاتش لعن و نفرین میکردند. که هر کس کتاب خیام را بخواند جهنم را از قبل برای خود خریده است.جالب اینکه در حال حاضر در بعضی کشورها شراب هایی با بر چسب خیام وجود دارد (برچسب شراب با نام خیام)
باید یادآوری کنم که اصولا رباعی چون آهنگ ضربی دارد و با ساز و دف در محافل توسط مطربان خوانده میشده از دیر باز مورد لعن و نفرین مذهبیون بوده و آغاز رباعی را در دوره صفاریان و به رودکی (که اصول نوازندگی را سر و سامان داد)نصبت میدهند.
گروهی دیگر میپرسند آیا فردی که مدام در حال باده خواری و مستی و بیخبری باشد میتواند در علومی چون فلسفه و حکمت و ریاضی و نجوم و ادبیات سرآمد شود؟ تا بحدی که سیاره ای را در سال 1980 بنام خیام نامگذاری کنند.
آیا در ورای معنی ظاهری کلمات،اشارات و استعاره ها و رمز و رازی وجود ندارد؟به این رباعی توجه کنید:
گر از پی شهوت و هوا خواهی رفت//از من خبرت که بی نوا خواهی رفت= بنگر چه کسی و از کجا آمده ای//میدان که چه میکنی،کجا خواهی رفت
خیام از سطحی نگری و از خرافات و افزده های مذهب سخت آزرده بوده،باور عوام را نمی پذیرفت و در مقابل عوام نیز وی را کافر و ملحد دانسته اند.خیام در جواب عوام یا آگاهان مغرض سروده است :
اسرار جهان چنانکه در دفتر ماست//گفتن نتوان زانکه وبال سر ماست=چون نیست در این مردم نادان اهلی//نتوان گفتن هر آنچه در خاطر ماست.
یا در مقابل مذهبیون متعصب و متحجر خرافاتی و خود محور که هیچ منطقی را جز باور های خود بر نمی تافتند میگوید:
با این دو سه نادان که چنان میدانند// از جهل که دانای جهان ایشانند = خر باش که از خری ایشان بمثل// هر کس نه خر است کافرش میدانند.
جبران خلیل جبران نیز میگوید:" گاوان که یوغ بر گردن دارند،شیران و پلنگان را به یاغی گری و نافرمانی متهم میکنند"
مذهب:
در مورد مذاهب مختلف سنی،شیعه،اشعری،معتزلی و...که هیچکدام همدیگر را قبول ندارند و طرف مقابل را کافر میدانند و بقول حافظ"جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه // چو ندیدند حقیقت ره افسانه زدند." خیام نیز سروده است:
هفتاد ودو ملتند در دین کم و بیش // از ملت ها عشق تو دارم در پیش = چه کفر چه اسلام چه طاعت چه گناه // مقصود توئی بهانه بر دار از پیش.
قومی متفکرند در مذهب و دین // جمعی متحیرند در شک و یقین = نا گاه منادی در آید زکمین // کای بیخبران راه نه آنست و نه این.
در مورد مردمی که هیچ اندیشه و خردی ندارند ولی متاسفانه لقب انسان را یدک میکشند گفته است:
گاویست بر آسمان قرین پروین// یک گاو دگر نهفته در زیر زمین = گر بینائی چشم حقیقت بگشای // زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین.
{اشاره بر نظریه ای که در قدیم تصور میشدکه زمین روی شاخ گاوی(که مطابق با ماه اردیبهشت از صور فلکی نامگذاری شده) قرار دارد،هر موقع گاو شاخش را تکان بدهد زلزله میاید و آسمان هم بر شاخ گاو دیگریقرار دارد.}
در آتش سوزنده اگر اهل بود// آن آتش سوزنده بر او سهل بود = با مردم نا اهل میا در صحبت // کز هر چه بتر صحبت نا اهل بود.
همیشه در ادوار تاریخ افرادی بوده اند که درک و فکرشان از مردم زمان خویش بیشتر بوده و در ارتباط با مردم چالش ذاشته اند، یا به دیوانگی متهم میشدند یا به کفر.
در این میان منصور حلاج نیز در بیان معنی با کوته فکران عصر خود که صاحب قدرت نیز بوده اند نتوانست تفهیم نظر کند و به چنان سرنوشتی دچار شد که بر کسی پوشیده نیست زیرا میگفت:"انا الحق"یعنی من حقم=من خدایم،از نظر مذهبیون کفری بهتر از این نمیشود که کسی به صراحت بیان کند من خدایم .پس باید اول زبانش را قطع و سپس دستانش و ...سلاخی به معنی واقعی.
در حالیکه منظور منصور کثرت وجود از وحدت وجود بوده و کفری در کار نیست((توضیح جهت دوستان جوانتر: اگر کمترین ذره آب را برسی و تجزیه کنیم دو ملکول هیدروژن و یک ملکول اکسیژن H2O همان خواص اقیانوس را دارد.پس ذره ها و قطرات کثرت و اقیانوس وحدت است.
ادعای منصور نیز بر همین پایه استوار است که من از خدایم (زیرا خداوند از روح خود بر من دمیده پس من خواص خدا را دارم="ما از خدائیم و بسوی خدا باز میگردیم").
باری خیام نگران بدبختی و رنج و عذاب انسان بوده که بیش از شادمانی در طول حیات است:
ای چرخ فلک خرابی از کینه توست/ بیدادگری عادت دیرینه توست = ای خاک اگر سینه تو بشکافند / بس گوهر قیمتی که در سینه توست.
البته اندیشمندانی چون محمد ابن زکریای رازی و ابوالعلاء معری بودند که درد و رنج و زشتی و بدی زندگی را بیشتر از لذت و نیکی و زیبائی زندگی میدانستند و علاج را در مرگ میدیدند. ولی خیام عقیده داشت مرگ خود از راه میرسد،حال که راز موجودیت و بدبختی های انسان را نمیتوان حل کرد، پس نباید از نعمت ها و لذایذ زود گذرچشم پوشید(شاید بعنوان تسکین )چون عاقبت کار جهان نیست شدن است = انگار که نیستی چو هستی خوش باش
میربابایی:ادامه مطلب را درخیام 3 مطالعه بفرمائید.
خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
Atom
5:45 صبح
یکشنبه 103/9/4
:: کل بازدیدها ::
322547
:: بازدید امروز ::
5
:: بازدید دیروز ::
6